*Welcome to the blog golpagymnas*به وبلاگ هيئت ژيمناستيك گلپايگان خوش آمدید* معرفي وسايل ژيمناستيك

هيئت ژيمناستيك گلپايگان

هيئت ژيمناستيك گلپايگان

هيئت ژيمناستيك استان اصفهان

 هيئت ژيمناستيك شهرستان اصفهان

فدراسيون ژيمناستيك

فدراسيون آسيايي ژيمناستيك

كميته ملي المپيك

پرسپولیس

روزنامه پرسپولیس

ورزش 3

روزنامه گل

90

نوشته شده توسط : هئیت ژیمناستیک گلپایگان
       
تاریخچه ژیمناستیک

ژيمناستيك مانند بسياري از ورزشهاي المپيك ريشه در پيكار و ستيز دارد.يونان،بين النهرين و مصر در دوران قديم هدفشان از تمرينات متداول در ژيمناستيك استفادة از آن در جنگ و مبارزه بود.در چين باستان نيز ژيمناستيك را به صورت گروهي اجرا ميكردند،سنتي كه امروزه هم ادامه دارد.

ژيمناستيك يك ورزش فعال و پر جنب و جوش است.سابقة اين ورزش در يونان باستان به بيش از 2000 سال قبل برميگردد.مردم در ورزشگاه ها يا زورخانه ها براي اجراي مسابقه و همچنين براي مباحثه دربارة هنر،ادبيات و فلسفة ژيمناستيك جمع ميشدند.پلاتو،آرستيتوو هومر طرفدار كيفيت تقويت فعاليتهاي ژيمناستيكي و پيدا كردن هماهنگي بين اندام و فكر بودند(هماهنگي عصبي – عضلاني).

ژيمناستيك نوين در قرن نوزده بتدريج در آلمان و اسكاتلند تكامل پيدا كرد.در سال 1830 ژيمناستيك در مدارس ايالات متحده بوسيلة بعضي از مهاجران مجرب معرفي شد.

اولين فدراسيون ورزشهاي بين المللي در سال 1881 فدراسيون ژيمناستيك بود (FIG) كه بعدها به كميتة فدراسيون ژيمناستيك اروپا تغيير نام داد.اين سازمان پيشگام در برگزاري رقابتهاي بين المللي شده بود.اتحادية ورزشهاي غير حرفه اي (AAU) در سال 1883 در ايالات متحده تشكيل شد.در سال 1885 اتحادية ورزشهاي غير حرفه اي آمريكا اولين قهرماني جهان را بدست آورد.در سال 1894 كميتة بين المللي المپيك در پاريس بوجود آمد.

رقابتها در سرتاسر اروپا در سال 1880 در مدارس،باشگاه هاي ورزشي و سازمانهاي مربوط به نژادشناسي شروع به رشد كرد.زمانيكه جنبش المپيك آغاز گشت،در اولين دوره بازيهاي المپيك نوين در آتن بسال 1896 ژيمناستيك بازگشت مناسبي را داشت.

بعضي از اسباب ژيمناستيك در آتن امروزه جزو شش وسيله بشمار مي آيند همانند:بارفيكس،پارالل،دارحلقه،خرك و خرك حلقه،اما تعدادي از آنها كمي عجيب بنظر ميرسيدند.رشته هاي غير هنري ژيمناستيك همانند بالا رفتن از طناب و آويزان شدن از آن و تاب خوردن نتوانست در كورس رقابت با وسايل پيشرفت نموده و كم كم حذف شدند.

اولين وقايع بين المللي بعد از المپيك 1896 درسال 1903 در آنت ورپ بلژيك ثبت شد.اين وقايع در حال حاضر هم مورد ملاحظه قرار گرفته است.اولين مسابقات قهرماني ژيمناستيك جهان شامل يكسري از رشته هاي دو و ميداني نيز بود.مانند:دوي سرعت،پرش طول ،پرش با نيزه و پرتاب وزنه.اولين رقابتهاي تيمي مردان در المپيك 1904 در اِس تي لوئيس افزوده و نگاهداشته شد.

برنامه المپيك 1924 فرانسه بشكل المپيكهاي امروزي تدوين شده بود.رقابتهاي ژيمناستيك مردان در آن سال انفرادي و تيمي در هر اسباب برگزار شد.چهار سال بعد در المپيك 1928 آمستردام رقابت ژيمناستيك زنان فقط در قالب مسابقات تيمي شروع شد.زنان در اين مسابقات در رشتهاي مختلف شركت كردند.

نهمين مسابقة قهرماني ژيمناستيك جهان بسال 1930 در لوكزامبورگ شامل مسابقة دو و ميداني نيز بود.اما بعدها در مسابقات قهرماني جهان بسال 1954 از بين رفته و كاملا نابود شدند.

در سال 1932 حركات زميني انفرادي (بصورت مدرن) آغاز گشت و حركات نمايشي حذف گرديد.اولين رقابت تيم ژيمناستيك زنان ايالات متحده انجمن اتحاديه زنان در المپيك سال 1936 برلين آلمان بود.ولي مسابقات تك اسباب بانوان تا سال 1952 ميسر نگشت.

ژيمناستيك در المپيك 1948 براي اولين بار در سالنهاي سرپوشيده برگزار گرديد. در سال 1952 مسابقات انفرادي زنان آغاز شد.در اين المپيك براي اولين بار ميله هاي ناهمگون جانشين پارالل آقايان شد.

اگرچه اولين مسابقات ژيمناستيك ريتميك بسال 1930 در اروپاي شرقي انجام شد و لي فدراسيون جهاني ژيمناستيك بسال 1962 اين ورزش را برسميت شناخت.اولين مسابقه قهرماني حركات ريتميك جهان در سال 1963 در بوداپست مجارستان روي داد.

در سال 1970 فدراسيون ژيمناستيك ايالات متحده كه اكنون به نام USA ژيمناستيك ناميده ميشود تشكيل شد و كنترل اين ورزش را در ايالات متحده بدست گرفت كه تاكنون ادامه دارد.در سال 1973 بهنگام مسابقات ريتميك جهاني ايالات متحده به اين ورزش پيوست.محبوبيت اين ورزش در نزد عامه مقدمه اي براي برگزاري اين رشته در بازيهاي المپيك بسال 1984 در لوس آنجلس گرديد.

اولين ترامپولين به اسكيموهاي آلاسكا و آمريكاي شمالي برميگردد كه از وسيله اي شبيه به آن درميانة قرن هجدهم استفاده ميكردند.نيز آكروباتها از وسيله اي شبيه به ترامپولين استفاده ميكردند.فدراسيون بين المللي ترامپولين در سال 1965 برسميت شناخته شد.اولين مسابقات ترامپولين قهرماني اروپا بسال 1969 در پاريس برگزار شد.آغاز بكار ترامپولينهاي نوين ژيمناستيك در بازيهاي 2000 سيدني بود.

تيم ژيم شكل جديدي از ژيمناستيك عمومي است كه امروزه در ايالات متحده از ژيمناستيك هنري و ريتميك يا ترامپولين و تامبولين گرفته شد.تفاوت ابتدايي بين مسابقات تيم ژيم و ژيمناستيك اين است كه تيم ژيم بصورت گرهي اجرا ميشود.هر گروه به دو دستة جداگانه دستة پرش و دستة حركات زميني تقسيم ميگردد.دستة پرش دو تامبولين،دو پرش از خرك و دو ميني ترامپولين يا دو پيش تخته انجام ميدهد.در دستة حركات زميني تمامي گروه يكسري حركات ريتميك با موزيك انجام ميدهند.اين گروه ممكن است از گروه دختران،پسران و يا مخلوطي از ايشان باشد.

برنامه هاي تيم ژيم ميتواند براحتي توسط يك مربي كلاس بالا آموزش داده شود.يك ورزشكار فقط نياز به اطلاعات پايه اي از تامبولين،پرش خرك،ترامپولين و حركات موزون دارد.يك رقصنده نياز به يكسري حركات موزون بروي زمين دارد.تيم ژيم يك فعاليت پر نشاط و ايده آل براي دانش آموزان،تفريح ژيمناستها و برنامه هاي مدارس ژيمناستيك است.

تاريخچه حركات زميني

براي زماني طولاني حركات زميني بدون پيست و تشك در مسابقات توسعه يافت.در سال 1923 در مموراندوم زماني كه اولين طرح براي تشكيل تورنمنت مطرح شد فراخواني در قالب پذيرش حركات زميني همپاية ديگر وسايل ژيمناستيك براي اولين بار در تاريخ مقرر شد.

آرچانگ توكارو(1616-1536)

اين بند باز ايتاليايي در زمين هاي سلطنتي اقامت داشته و كتابي 400 صفحه اي دربارة پرشهاي هوايي(آكروباتيك) نوشت كه در سال 1599 در پاريس منتشر شد.اين كتاب گرانبها و برجسته به صورت مصور طراحي شده و حركات آكروباتيك را بروي زمين و وسائل ژيمناستيك شرح مي دهد.توكارو حركات زميني را به پادشاه هنري سوم آموخت وبه لقب پرنده دربار نائل آمد.به بيان ديگر توكارو با اين كتاب پدر متد شناسي ژيمناستيك است.امروزه حركات آكروباتيك بخش عمده اي از حركات معمول زميني است اما حركات زميني قدمتي برابر با نمايش دلقكها در سيرك دارد.ردپاها و نشانه هاي غار بني حسن اين قدمت را به پيش از ميلاد مسيح نسبت مي دهد.

اجراي برنامه هاي ژيمناستيك مدرن به گسترش تمرينات زميني در زمان آدولف اسپليس (1858-1810) و گوستاو كارل ليون (1901-1829) آلماني برميگردد گرچه اين برنامه دربرگيرندة حركات آكروباتيك توكارو نبود

گروههاي هماهنگ با يكديگر كه نظم و وانسجام خوبي با يكديگر داشتند حركات نمايشي را به صورتي موزون اجرا مي كردند و اين برنامه تا سالهاي درازي مورد استفاده بود.

در جشنواره باشگاه هاي آلمان در مونيخ 1923 مارتين گبهارت اولين ژيمناستي بود كه حركت نيم وارو را اجرا نمود.با وجود اين تا 10سال بعد نيز هيچ گونه وسيله اي براي اجراي حركات زميني تعبيه نشد و ژيمناستها حركات خود را بروي چمني صاف و يكدست انجام مي دادند.

ژوزف پريموزيچ نام خود را بعنوان اولين قهرمان جهان در رشتة حركات زميني در تاريخ ژيمناستيك ثبت كرد.انجام حركات زميني بروي چمن تا بازيهاي المپيك لوس آنجلس بسال 1932 ادامه يافت و اولين وسيله رسمي حركات زميني در مسابقات لوكزامبورگ بسال 1935ديده شد.

چند تغيير مهم و اساسي در تمام شاخه ها بخصوص شاخة حركات زميني در المپيك 1936 در برلين بوجود آمد.اين تغييرات بخصوص در حركات آكروباتيك زميني تا آخر قرن بيستم ادامه خواهد يافت

 

 

تاريخچه دارحلقه

نام قديم حلقه هايي كه از طناب در قسمت مياني به صورت آونگي آويزان هستند ودر مسابقات ژيمناستيك نسبتاًجديدند،حلقه هاي رومي بوده ويادآور حركات زيباي هنرمندان اصيل ايتاليايي است.

آدولف اشپيت در سال 1842 آنها را براي اولين بار در درس ژيمناستيك خود به نام رينگ شوب معرفي نمود. انسلن دانش آموز جان تابهاي بارفيكس را بروي آن معرفي نمود.حلقه ها در ابتدا مثلثي شكل بودند.ژيمناستيك آلمان نتوانست به خوبي خود را با اين حلقه هاي آويزان سازگاري دهد.امّا آنهاجاي خود را در روم وبلژيك باز كردند.امروزه ژيمناستيك بروي دارحلقه تجلي تلفيقي از حركات ورزشي و نمايشي است.

ريشة پارالل بانوان،بارفيكس و خرك به آلمان باز مي گردد جائيكه در آن ژيمناستيك نتوانست خود را بخوبي با دارحلقه سازگاري دهد.

سه بزرگ ژيمناستيك آلمان گتس موتس،ويت و جان هنوز اين وسيله را نمي شناختند.آدولف اشپيت (1858-1810)تصور نمود كه حلقه هاي معرفي شده وسيله هايي براي تاب خوردن هستند به همين دليل نام آنرا رينگ شوب نهاد.در رسالة ايسلن دانش آموز جان(1847)عكس دارحلقه ايي با سه گوشه وجود دارد.وقتي مسابقات ژيمناستيك در قرن 19 معمول شد اين وسيله در مسابقات مورد استفاده قرار نمي گرفت و فقط در مدارس جهت اجراي تابها از آن استفاده مي كردند.

شكل دارحلقه در كشورهاي روم و بنلوكس(هلند،بلژيك ولوكزامبورگ)كه تا حد زيادي در تشكيل فدراسيون بين المللي ژيمناستيك همكاري داشتند متفاوت بود.اولين حضور دارحلقه به مسابقات آنتورپ بلژيك بسال 1903 برميگرددكه به اولين مسابقات جهاني ژيمناستيك در تاريخ مشهور گرديد.حلقه هاهم بصورت گرد و هم سه گوش بودند.

حتي تا 1920 دارحلقه نتوانست جايي براي خود در فدراسيون ژيمناستيك آلمان باز كند.جنس حلقه ها آهني و با چرم پوشيده شده بودند.هر چند حلقه هاي چوبي،حصيري و كائوچوئي نيز طراحي شده بودند ولي كاربرد چنداني نداشتند.ضخامت حلقه ها 15-13سانتيمتر و نوع چوبي 30-25سانتيمتر بود.خاستگاه دارحلقه ايتالياست و توسط هنرمندان آنجا مورد استفاده قرار مي گرفت و البته شايد هم در روم و به همين دليل به نام حلقه هاي رومي مشهور گشتند.

در هشتمين دوره بازيهاي المپيك پاريس بسال 1924 براي اولين بار اين وسيله در برنامه هاي المپيك قرار گرفت.حلقه هايي با ضخامت نسبتاً زياد بروي پايه هاي چوبي محكم آويزان مي شدند.فرانچسكو مارتينوي ايتاليايي اولين ژيمناست بسيار خوب دروسيلة دارحلقة بازيهاي المپيك پرتغال محسوب مي شود.چهار سال بعد اسلوونيان لئون استوكليج كسيكه مدال طلاي مسابقات را بدست آوردبا اجراي اولين صليب در دارحلقه براي    همگان شگفتي آفريد.

طناب حلقه ها در بازيهاي المپيك 1936 هنوز از جنس كنف بودند.در واقع اخيراً ساختارهاي بهتري بوجود آمدند،جايي كه بخش هاي پايين تر رسمانها از چرم ساخته شد و منجر به كاهش آسيب ديدگي و افزايش حالت ارتجاعي شد و در مسابقات 1936 لهستان مورد استفاده قرار گرفت.در مسابقات جهاني رم بسال 1954 ريسمانهاي فلزي براي اولين بار در قسمت بالا و مياني بصورت قابل تنظيم ديده شد.

براي كاهش نوسان و تكانهاي دارحلقه طرحي آلماني توسط ريچارد روتر بسال 1956 ارائه شد.در اين طرح گوشه هاي بالايي دارحلقه از شكل قائم الزاويه خارج و به شكل خميده طراحي شد كه اين موضوع به كاهش تكانها و لرزشهاي افقي دار حلقه كمك شايان توجهي نمود.امّا تثبيت اين موضوع تا سال 1960 بطول انجاميد.در سال 1970 استفاده از چوبهاي چند لايه و محكم بجاي حلقه هاي سخت آهني توصيه شد و تغيير شكل در فرم دار وحلقه هاي آن مقاومت اين وسيله را از 250 كيلوگرم در سال 1965 به 400 كيلوگرم در سال 1975 افزايش داد.

ژيمناستيك بروي اين وسيله سابقاً با ساختارهاي اصولي و با حركات قدرتي طراحي شد و با حركات پويا بروي آن پيشرفت كرد.

تعويض مهيج حركات قدرتي به تابهاي دوراني سريع و بلند از تابهاي كوتاه دبا دستاني كشيده آغاز شد.اين حركت به نام مخترع آن ميكائيل ورونين چرخش ورونين ناميده شد.

فرودهاي اين وسيله كه بسيار مشكل و غير ممكن مي نمود براي اولين بار با اجراي حركت دو وارو توسط ابرهارد گينگر در مسابقات قهرماني اروپا بسال 1971 و دو سال بعد حركت دو پشتك توسط پوليش زج زاجناي لهستاني در گرنوبل اجرا شد و با دو وارو باز نيكولاي آندريانو در مسابقات قهرماني جهان (1977) ادامه يافت.اين حركات موجب اجراي اولين سه وارو توسط قهرمان اروپايي دارحلقه يوري كورولف در مسابقات جهاني       1981 رم گرديد

بعد از ژيمناست بزرگ قرن يوري چچي قهرمان 5 دوره مسابقات جهاني و دو دورة المپيك در وسيلة دارحلقه بسال 1990 ورزشكاراني همچون ديموسنتس تامباكوس يوناني،يوردان يووچو بلغاري و قهرمان مسابقات جهاني و المپيك سيلوستر سولاني پيشتاز هستند

درمسابقات جهاني جنت  بلژيك دارحلقه هايي با ظرفيت وتكنولوژي جديد مورد استفاده قرار خواهند گرفت.اين حلقه ها  ممتاز و داراي شرايط فدراسيون جهاني ژيمناستيك مي باشند

 

تاريخچه خرك

براي مدتهاي طولاني وسيله خاصي به نام خرك وجود نداشت وهمان خرك حلقة بدون دسته ها جهت پرش در مسابقات مورد استفاده قرار مي گرفت.در اولين مسابقات المپيك نوين در آتن بسال 1896در رشته پرش خرك كارل اسچومن آلماني از چارلوتنبورگ برلين برنده شد.7 سال بعد در اولين مسابقات قهرماني جهان در آتورپ بلژيك پرش پا باز از خرك طولي جزو حركات اجباري معمول بود.

از اسب هاي چوبي تا پگاسوس

ژوزف استانل متعجب شد و گفت:اين واقعاً وسيله عجيبي است كاش من 50 سال جوانتر بودم.اين را مرد 73 ساله اي از لوكزامبورگ در حاليكه پگاسوس را تحسين مي كرد بيان نمود.پگاسوس وسيله اي است پيشرو و مربوط به آينده با تكنيكي بسيار بالا كه براي اولين بار در مسابقات قهرماني جهان مورد استفاده قرار خواهد گرفت.استانل در 5 المپيك بين سالهاي 1948 تا 1964 نماينده لوكزامبورگ بود و اولين قهرمان اروپايي در رشته پرش از خرك محسوب مي شود(1955-پاريس) تا وقتي آدالبرت ديكت آلماني مدال طلا را از آن خود كرد                                                                        .

خرك پگاسوس بوسيله شركت هلندي جانسن و فريتسن ساخته و به تعداد 10000عدد به صورت يكجا به بزرگ ترين ستارگان ژيمناستيك سرتاسر اروپا كه در كاخ ورزش آتورپ (ميزبان المپيك1920)گرد هم آمده بودند فروخته شد.

قهرمانان المپيك روسي مانند النا زامولچيكوا ، آلكسي نمو، خوركينا  و ديگران هر يك به سبكي خاص بروي خرك جديد مي پريدند كه اين انقلابي نو را در پرش بوجود آورد.آلكسي نمو دائما رتبه اول را در جهان كسب ميكرد بنابراين ملزم بود كه حداكثر در عرض تقريبا 3ماه پرش خود را با خرك جديد منطبق سازد.

بعد از سالها مذاكره فدراسيون جهاني ژيمناستيك تصميم گرفت اسب پير را در اصطبل قرار داده و خرك جديد را از اول ژانويه 2001به جهان معرفي نمايد. ارتفاع اين وسيله كه در مسابقات جهاني جنت بلژيك مورد استفاده قرار خواهد گرفت متغير بوده بنابراين هم براي مردان(35/1 متر) و هم براي زنان (20/1متر) قابل استفاده است.دلايل تغييرات در اين وسيله پس از 200سال در تاريخ آن مي تواند يافت شود.

در مورد اسكندر كبير گفته مي شود كه او با بالا پريدن از روي اسبي چوبي تمرين مي كرد.وجتيوس سربازاني را در قرن چهارم توصيف مي كند كه بروي اسب هاي چوبي تمرين مي كردند.

در قرن نوزدهم وقتي به جان به عنوان پدر ژيمناستيك نگريسته شدواوهنوز زنده بود،سه نوع خرك مختلف در هاسن هايد برلين وجود داشت.يكي خيلي شبيه به اسب واقعي وداراي سرودم بود.ديگري چرمي و بدون دم بود ولي سري رو به بالا و شوينگل چوبي داشت.بعداً اين وسيله به خرك حلقه تغيير نام يافت.

در چندين دهة گذشته وسيله اي جدا به نام خرك وجود نداشت و خرك حلقه را به صورت طولي قرار مي دادندتا ژيمناستها از  روي آن بپرند.دسته ها خيلي مناسب نبودند بنابراين برداشته مي شدند تا از آسيب به انگشتان ژيمناستها جلوگيري بعمل آيد.

كارل اينچومن برليني موفق ترين ورزشكار آلماني در المپيك 1896 بود كه توانست از اين خرك بپرد.ولي پرش از اين وسيلة طويل وبسيار باريك كار بسيار مشكلي بود وژيمناستها سقوط وبرخوردهاي زيادي را بچشم ديدند.

وقتي ترنت دياس دارنده مدال طلاي بارفيكس مسابقات بارسلونا در مسابقات قهرماني جهان اينديانا پوليس (1991)آسيب جدي ديد زيگفريد فيچر رئيس فدراسيون جهاني ژيمناستيك، فراخواني براي ابداع خركي جديد را داد كه هم براي مردان و هم براي زنان مورد استفاده قرار گيرد.

يكي از دلايل اين كار اين بود كه خركهاي موجود براي مردان 35 سانتي متر پهنا داشت كه براي ژيمناستها با شانه هاي عريض بسيار باريك بود.

ولتر هافمن از آلمان شرقي براي اولين بار اين شكل را در سال 1982 مطرح نمود و از آن پس در تيتر سرمقالات و سخنرانيها استفاده نمود بخصوص از زماني كه مشخص شد اين خركها براي مردان بسيار نامناسب است و حتي اين مشكل بعد از ارائه حركت يورچنكو آشكارتر شد.

نام پگاسوس از افسانه يوناني اسب پرنده مشتق مي شود و حاكي از پرش به هزاره بعدي است.مجسمه ساز اطريشي ،هنرمند و مربي هلموت هودل موسر از وين يك مدل چوبي ساخت كه اسلينگن طراح كارخانه اشپيت از آن براي ساختن آرگوجت استفاده كرد. چيزيكه آنرا به ژيمناستهاي جهان در مسابقات جهاني لوزان در سال 1997 اهدا نمود.در كل شش نسخه از اين خرك براي ارزيابي به موسسه بيومكانيك دانشگاه فرايبورگ در ژانويه 2001 ارائه شد و دو روز بعد گواهينامه ارزشمند فدراسيون جهاني ژيمناستيك دريافت شد.ستارگان جهاني ژيمناستيك با اين وسيله در مسابقات آينده قهرماني جهان به هزاره بعدي ژيمناستيك پرواز خواهند كرد.

nمدت اين تحول كه در بازار جهاني براي عرضه خركهاي جديد طول خواهد كشيد ژيمناستها مجازند از روي خركهاي قديمي بپرند

تاريخچه پارالل

بي هيچ ترديدي پارالل يكي از اختراعات فردريك لودويك جان است كسيكه آن را در هاسن هايد خود در برلين قرار داد.  هاسن هايد جايي بود كه حركات قدرتي پرش از خرك در آن انجام مي شد.در ابتدا يك سري حركات خاص و محدود بروي پارالل انجام مي شد و تنها جهت تقويت بدن مورد استفاده قرار مي گرفت.پاراللهاي اوليه قابل حركت نبوده و در زمين كاشته مي شدند.پاراللها بزودي بعنوان يك وسيله مستقل و جداگانه مورد قبول واقع شدند.در سال 1819 آموروس اسپانيايي پاراللي قابل حركت را تشريح نمود و هاينريش كلياس سوئيسي(1854-1782) آنرا ساخت.گاهي پارالل به علت تابها و حركات بلندش براي ژيمناستهاي مدرن يادآور حركات بارفيكس است.

پاراللهاي اوليه بروي زمين كاشته مي شدند.پايه هاي آن تقريباً 30 سانتيمتر زير زمين توسط تخته هاي چوبي كه خيلي دير فرسوده مي شدند محكم مي شد. اين تخته ها پيچ زميني

ناميده مي شدند.تيركهاي افقي آن نيز بروي ميله هاي عمودي محكمي قرار داشتند.

در آلمان داروساز برليني هرمان اتو كلاگ براي اولين بار از لوله براي ساختن ميله هاي پارالل استفاده كرد.اين ميله ها بصورت افقي و قابل تنظيم بودند.كلاگ باشگاه شخصي خويش را در سال 1856 به اين پارالل مجهز كرد.در نيمة قرن نوزدهم انجام حركات قدرتي وپرسي امري عادي بود ولي حركات پويا

وتابي معمول نبوده كمياب بود.

در نيمه دوم قرن نوزدهم يك پيشرفت عمومي در اجراي ژيمناستيك باعث بوجودآمدن انتقاد از زواياي مختلف آن شد.

اين اتفاق در آلمان به ايجاد ستيزة پارالل منجر شد.اين جنگ ميان دو قدرت بلژيك و دانمارك نيز برقرار بود.

كشيدگي زانوها و نوك پنجه هاي ژيمناست در پارالل در مدرسة برلين وجود داشت اما ژيمناستهاي مدرسه لايپزيك هيچكدام چنين تكنيكي نداشتند.اين بدليل نبودتفكرات اساسي براي تغيير در وسايل در اين منطقه بود.تمرينات قدرتي تا آخر قرن بيستم معمول بود.

در اولين فستيوال بين المللي فدراسيون ژيمناستيك در شهر آنتورپ بلژيك درسال1903حركات تابي اجرا نشد ولي بالانس و تاب زير و آمدن بروي پارالل ديده شد.در مسابقات بعدي نيز بالانس شانه ها به اين حركات اضافه شد.

در سال 1909 وسيله فلزي هرمان فكنر به عنوان بهترين پارالل جهان در كتاب سال ژيمناستيك هنري پيشنهاد شد.ثبات و راحتي درگرفتن ميله ها لازم بود،امّا تركيبات قابل ارتجاع چيزهايي بودند كه در مورد آن حرفي زده نمي شد.

شاخة پارالل بخشي از مسابقات ژيمناستيك المپيك1896 آتن بود.آلفرد فلاتوي آلماني اولين ورزشكار المپيكي در رشتة پارالل محسوب مي شود.

در بازيهاي المپيك 1912 استكهلم نيز از اين وسيله استفاده شد.اگرچه اكثر حركات شامل حركات قدرتي بود.

در سال 1920 تغييرات كوچكي در ساختار پارالل ايجاد شد.يك استاندارد خوب با خصوصيات مشخص حتي در سال 1930 نيز دست نيافتني مي نمود.در هر مسابقه ژيمناستها با پاراللهاي مختلفي سرو كار داشتند.يكبار با ميله هاي سفت و دفعة بعد با ميله هاي قابل ارتجاع.يكبار سبك و بار ديگر با آهن سنگين.در سال 1950نرمهاي لازم تشريح شدند امّا در سال 1952 هنوز تعداد زيادي ميله هاي شكسته پارالل وجود داشت.تا اينكه در اواسط دهة 50 ريچارد رويتر آلماني ميله هاي پارالل چند منظوره را ارائه كرد كه نه تنها خاصيت ارتجاعي ميله ها افزايش يافت بلكه كل ساختمان آن نيز مرتجع تر شد.در تيترها خوانده مي شد:وسائل در مقابل فشار بصورت ريتميك واكنش نشان مي دهند.مقطع عرضي ميله ها نيز از لحاظ فرم تغيير يافتند.در1960از ميله هاي چند لايه استفاده گرديد كه خطرشكسته شدن و سقوط را كاهش مي داد

اين بسيار باورنكردني است كه ميلة پاراللهاي امـــــــروزي استحكام خود را حتي در صورت انجام حركات پروازي و ديناميك بروي آنها از دست نمي دهند.امروزه قسمتهاي قابل تنظيم براي عرض و ارتفاع وسيله در كنارش تعبيه شده است باميد اينكه بهترين ژيمناستهاي جهان در جنت از اجراي حركت بروي اين وسيله لذت ببرند.

پايه هاي فلزي سنگين،ميله هاي چند لايه قابل انعـــطاف و مكانيسم مناسب تنظيم عــرض و ارتفاع از نكات بارز و قابل توجه در انواع جديد اين وسيله مي باشند.

 

تاریخچه خرک حلقه

قديميترين توصيف از ژيمناستيك در قسمت خرك به بيش از 600 سال قبل بر ميگردد كه توسط ريناتوس وجيتيوس نوشته شده است.وجيتيوس در چهارمين فصل كتاب بازبيني ارتش روميها چنين تشريح ميكند كه سربازان براي تمرين از اسب چوبي استفاده ميكردند.در قرن نوزدهم يك مربي هنر آكروباتيك، اسب سواري را با توجه به توصيف بالا توسعه داد.در ابتداي قرن نوزده خركهاي چوبي با روكش چرمي جايگزين خركهاي قديمي تر شدند.

با نگاهي به تاريخچة پرش خرك در مي يابيم كه خرك حلقه از همان خركهاي چوبي با حلقه توسعه يافته است.

گفته شده كه حتي اسكندر مقدوني،سوار و پياده شدن بروي يك اسب چوبي را تمرين ميكرد.كسي بايد اثر وجيتيوس را در قرن هفدهم به ياد آورده و چيزي را كه در اصل يك آموزش نظامي بوده به يك فعاليت ورزشي گسترش داد.

حركات آكروباتيك روي اسبها قسمت اصلي آموزش در آكادميها براي شواليه ها و مدرسة شمشيربازي تا اواخر قرن هيجدهم بود.

در اوايل قرن نوزدهم،زمانيكه جان پدر ژيمناستها زنده بود سه نوع متفاوت خرك در هاسن هايد برلين وجود داشت.يكي از آنها شبيه به شكل واقعي با يك سرودم بود.ديگري از چرم ساخته شده كه بدون دم ولي با يك گردن رو به بالا ويك تنه چوبي بود اين كلمه را اف ال جان كه با استفاده از لغات خارجي در آلمان متنفر بود بوجود آورد تا از لغات اصلي فرانسوي والتگرين استفاده نكند آخرين نوع در المپيك بوجود آمد كه خرك بود.

در ابتداي قرن بيستم خركهاي ژيمناستيك مي بايست نيازهاي زير را براورده ميكردند:(گفتـه شده توسط جار بوچ در تر كانتس 1907 )

طول اسب بايد 190 سانتيمتر باشد ارتفاع مورد نياز بين 110 تا 170 سانتي متر بيان شده است ارتفاع بدنه 40 سانتي متر عرض قسمت بالايي  40 سانتيمتر و قسمت پاييني 37 سانتيمتر فاصله بين حلقه ها حدود 44تا 45 سانتيمتر است فاصله حلقه ها از دو طرف خرك 72 سانتيمتر مي باشد.

حلقه ها به ارتفاع 11 تا 12 سانتيمتر و به ضخامت 30 تا 32 سانتيمتر مي باشند. خرك هايي با گردن بلند تر نا متقارن به سمت بالا و كمي مايل به جلو هم بودند. حدود سال 1920 يك خرك كاملا متقارن وجود داشت (ساخته آر گاش)با اين وجود اندازه طولي سر و انتها متفاوت بود.قسمت بالاي خرك گرد باقي ماند(كه اين براي مدت مديدي تغيير نخواهد كرد) و هيچ علائمي نشان نمي دهد كه اجازة حركتهاي چرخشي موجب خواهد شد كه در آينده در دنياي ژيمناستيك محبوب شوند.مشخصة ديگري كه اين پيدايش را غير ممكن مي سازد دسته هاي گردي بودند كه به سختي به ژيمناست براي حركتهاي دوراني با هر دو دست اجازه ميداد.يك مدل خرك حلقه در سال 1926 نگاه دقيقتري به تنه و قسمت پائين تر كه قسمت بالا را كمي قوسي شكل ميكند ،داشت.اين نمونه در المپيك برلين سال 1936 هم هنوز استفاده ميشد و فقط 180 سانتيمتر طول داشت.

آمريكئيها يك نمونه از خرك را به المپيك 1948 آوردند كه فقط 160 سانتيمتر بلندي داشت و كاملاً به شكل تقارني ساخته شده بود.در نتيجه آنها قادر بودند تركيبات جديد و مهارت قابل ملاحظه اي در چرخش پاهايشان روي قسمت انتهايي خرك نشان دهند.در يك نشست در ونيز واقع در كشور ايتاليا به سال 1955 كميتة تجهيزات فدراسيون بين المللي ژيمناستيك،يك خرك به طول 160 سانتيمتر را پيشنهاد كرد كه از قبل بطور وسيعي در سوئيس استفاده ميشد و يك سال بعد،سرانجام توسعة خرك عمدتاً بسته به نوع استفاده از آنها رسمي شد.از آنجائيكه خرك ها عمدتاً براي پرش و حركات آكروباتيك پرش با اسب استفاده شدند،صرفاً يك تمرين براي سواركاري بودند و نقش خاصي نداشتند.ولي زمانيكه ژيمناستها حركات لنگي در ميانة خرك را كه ابتدا با يك پا و در ميانة قرن نوزدهم با هر دو پا آغاز كردند محبوبيت خرك حلقه ها شكل گرفت.مخصوصاً ژيمناستهاي سوئيسي در اين دوره فعال بودند و در سال 1880،خرك حلقه به باشگاه هاي آلمان هم راه پيدا كرد.حلقه هاي استاندارد توخاليست كه اكثراً ابتدا از آهن ساخته شده و در سالهاي بعد از چوب هم ساخته شد.خركهايي كه در بازيهاي المپيك سال 1936 استفاده شده به طور قابل ملاحظه اي صافتر در قياس با نمونه هاي قبلي بودند.

اين نوع تا اواسط سال 1950 ادامه داشت.حركات اجباري با توجه به پيشرفت وسايل و تجهيزات مشكل تر شدند.مثالهايي از قبيل يوليفينگ از چين و چرخشهايش روي يك دسته در بازيهاي قهرماني سال 1962 در پرو يا متخصص خرك راشل ميلز كه چرخشهايي در طول خرك را در سال1964 نشان داد. البته بعداً ميروسلاو سزار ، زولتان مگيار و..... براي اجراي سريعتر و جلوة بيشتر حركات نياز به بلندتر شدن ارتفاع حلقه ها را نشان دادند.در سال 1974 ارتفاع حلقه ها از 280 به 310 ميليمتر افزايش يافت.

بسال 1975 ژيمناسترادا در برلين انقلابي نو بوقوع پيوست و حلقه هايي از جنس پلاستيك ساخته شد.ابتكار جديد متغير بودن فاصلة بين حلقه ها از 400 تا 450 ميليمتر بود.

در يك جلسه در بوپارد واقع در آلمان به رسميت شناخته شد.از آن به بعد ديگر هيچ كس راجع به گردن و كفل حرفي نميزد غير از اينكه بگويد" دو انتهاي برابر"..هنرمندان خرك حلقه همانند گرانت اسكاجينجان در جام جهاني 1954 هنرنمايي شگفت انگيزي را بروي اين وسيله به نمايش گذاردند.تكنيك آنها تاثير وسيعي بروي پيشرفت وسيع تجهيزات داشت.

خركهاي امروزين كاملا مجهز و ايمن بوده و جنس آنها از چرم و فومهاي با دوام مي باشد.حلقه از جنس پلاستيك و زنجيرها آنرا به زمين لنگر مي كنند.ارتفاع نيز از 110 تا 150 سانتيمتر متغير مي باشد.

 

تاريخچه بارفيكس

ميلة بلند اسمي عمومي براي تيرك افقي مرغداريها بود كه توسط جان بعنوان اسمي براي يك وسيلة ژيمناستيك انتخاب شد.تا آنزمان در سرتاسر دنيا حركات ژيمناستيك مشتاقانه بروي ميله ها و طنابها انجام مي شد.كليميها،چيني ها و حتي اسكيموها در زمان گذشته با اين وسيله آشنا بودند.بارفيكس دائماً در حال رشد و گسترش بود.شايد اين بخاطر ژيمناستهاي خلاقي بود كه حركات مشكلي را اجرا مي كردند كه با ابزار موجود امكان انجام آنها نبود يا مربيها و ژيمناستها و مهندساني كه با ساختارهاي جديد راه را براي انجام حركات جسورانه و رها كردني باز كردند و بدليل تلاشهاي ايشان بارفيكس بعنوان شاه اسبابها لقب گرفت.

ميله بلند نامي آلماني براي ميلة افقي كه براي آويزان كردن لباسها،سوسيس و نيز در آشيانه مرغداريها براي نشستن ماكيان از آن سود مي برند اطلاق مي شد و بوسيلة فردريگ لودويگ جان بسال 1812 بعنوان يكي از اسبابهاي ژيمناستيك معرفي شد.ميله هاي اسبق بارفيكس افقي بود و شيب كمي داشتند و بوسيلة طناب محكم مي شدند.

از گذشتة دور در ميان يونانيان يا در ميان چينيان يا حتي اسكيموها شعبده بازاني وجود داشتند كه تابهاي بلندي را بروي بارفيكس اجرا مي كردند.نايك فورس رومي دربارة يك گروه از بندبازاني كه روي يك طناب افقي سفت تمرين مي كردند مي گويد:آنها با كمك زانوهاي خويش از طنابها آويزان شده و تابهاي بلندي را اجرا مي نمودند.(برگرفته از اولين توصيف اين تمرينات)

حتي قبل از نقاشيهاي بروكلس از اين بازيها اين تمرينات سرگرم كننده در فرهنگ ما بصورت مدركي است كه نشان مي دهد هنوز هم بچه ها اين حركات را انجام مي دهند و حتي در طي قرنها هر جا كه فرصتي پيش مي آمد اين تمرينات اجرا مي شد.از ژاپني ها كه روي خيزران ها بعنوان ميلة بارفيكس تمرين مي كردند در قرون 18 و 19 نقاشيهايي توسط هنرمند معروف هوكوساي كشيده شده است.

جان كريستف گتس موتس (1839-1759) از دانش آموزانش خواست كه از ميله هاي بلند بالا بروند و بدور آن بگردند امّا او هنوز بارفيكس را نمي شناخت و نامي از آن در كتاب خود بسال 1793 نبرده بود.در سال 1812 جان بارفيكس را در ارتفاعات مختلف بين شاخه هاي درخت بلوط قرار داد و دانش آموزان مشتاقانه از آنها استفاده مي كردند.بنابراين تعداد آنها به 6 تا افزايش يافت

در آغاز ميله هاي بارفيكس چوبي و به ضخامت 8 سانتيمتر بود. دوور دانش آموز جان از ميله هاي شش گوشة افقي واولين تمرينات بروي آن صحبت مي كرد:جان فقط از اصول ساده تاب،آويزان شدن از ميله،يا استقرار بروي آن و چرخشهاي ساده كه زائيده هنر ژيمناستيك بروي ميله هاي بلند بود آگاهي داشت.جان در كتاب خود از 60 نوع حركت مختلف از خانوادة تابها نام مي برد و سپس برادران تير كه از چهره هاي صاحب نام در بارفيكسهاي اوليه محسوب مي شوند تا 132 حركت پيش رفتند.

ميله هاي چوبي اوليه با فولاد يا آهن همانند گرافيت درون مداد تقويت مي شدند.در حوالي سالهاي 1850 كانز ميله هاي آهني بدون روكش و زمختي را ابداع و پيشنهاد كرد.

در ابتداي قرن بيستم ميله هاي فولادي قابل انعطاف ساخته شد.در سال 1906 ميله هاي بارفيكس در نرمهاي وسائل ژيمناستيك به طول 220 سانتيمتر و قطر 33 ميليمتر توصيف شده بود كه اين ابعاد فقط اندكي تغيير يافت.

در سال 1951 ميله ها 240 سانتيمتر طول و 28 ميليمتر ضخامت داشتند كه شامل يك ميله فولادي مرتجع با هسته اي از كابل فولادي بود كه خطر آسيب ديدگي را بهنگام شكستگي ميله ها كاهش مي داد.در سال 1920 ميله ها غير قابل انعطاف بوده و بطور ثابت و غير قابل تغيير بسته مي شدند امّا بارفيكسهاي مدرن كاملاً نرم و قابل تنظيم در هر جهتي مي باشند كه اين امر اجراي حركات مشكل بروي اين وسيله را ممكن مي سازد.حوالي سالهاي 1900 اين وسيله با كمك كابلهاي فولادي و زنجير كاملاً مهار شده و نيز ارتفاع آن قابل تنظيم گشت.خميدگي ميله ها در زير فشار حركات محدود شده ولي تغييرات كماكان ادامه داشت.پيشرفت قابليت ارتجاعي ميله ها از چيزهايي بود كه تا آن زمان درباره آن فكر نشده بود.در ژيمناستيك آلمان نيز تا زمان بازيهاي المپيك و جام جهاني ژيمناستيك هنري در سال 1936 اتفاق خاصي نيافتاده بود.قبل از اين در بازيهاي المپيك 1908 در لندن حركت دو كورپيت را اجرا كرد كه البته اين با شتاب و تاب عقب عظيمي همراه بود.

آلبرتو براگلياي ايتاليايي بهترين ژيمناست زمان خودش،اجراي خوبي را در اين وسيله در استكهلم(1912) انجام داد.وسيله اي كه او توانست خودش را روي آن به عنوان تحسين برانگيزترين ژيمناست در ژيمناستيك هنري معرفي كند.

در ابتدا جلوگيري از تكانهاي  ميله ها در ارتفاعات متغير مشكل بود ولي بعدها در فرآيند مرتجع كردن ميله ها اين اشكال نيز برطرف گشت.

ريچارد رويتر كسي بود كه كميته ارزش گذاري را در سال 1953 وارد فدراسيون ژيمناستيك آلمان كرد:"اين وسيله بايد بگونه اي باشد كه خاصيت ارتجاعي آن بتواند به ژيمناست بدون وارد نمودن آسيب ديدگي كمك نمايد.خاصيت ارتجاعي ميله بايد طوري طراحي شود كه با فشار ژيمناست بتواند مرتجع شده و همان نيرو را به ژيمناست برگرداند.براي گسترش پروازهاي بلند بروي بارفيكس ابتكار استويجان دلچف بلغاري كاري اساسي بود.طبيعتاً پشتك زاويه با 2/1 دور چرخش او مقدمه اي براي گينگر بود.

در نرمهاي وسائل بسال 1979 هنوز چيزهايي براي تغيير در سازگاري وسائل براي پيشرفتهاي بيشتر وجود داشت.در بارفيكس با تغيير ارتفاع وسيله نوع مهار آن نيز تغيير يافت.از سال 1906 تا 1965 ماكزيمم ارتفاع بارفيكس 2550 ميليمتر بود امّا حالا ماكزيمم آن 2750 ميليمتر با 5 ميليمتر خطاي مجاز است.اكنون ژيمناستهاي بلند قد مي توانند حركات معمول خود را با وجود تشكهاي ايمني ضخيم تر زير ميلة بارفيكس اجرا كنند.(بخوبي ژيمناستهاي كوتاه قدتر روي ميله معمولي با 2550 ميليمتر ارتفاع)قوانين زير براي ايمني ژيمناستها شرح داده شده است:ميلة بارفيكس بدون شكستن يا خميده شدن بايد وزن هشت ژيمناست در حال اجرا را در قسمت وسط تحمل كند.

ميلة افقي بارفيكس تاريخچة  طولاني وگسترده اي دارد و هر بخش آن نيز تفسير مربوط بخود را دارد.

ابتدا هر چيزي براي جابجايي و امنيت بيشتر بخصوص براي افزايش اوج اجراي ژيمناستهاي كلاس بالا بكار گرفته شد.اينها همه بخاطر تمرينات سنگين و كلاس بالاي ژيمناستهاي فوق العاده و باهوش كه با ابزار موجود امكان پذير نبود،بكار مي رفت و يا بخاطر مربيان اين ژيمناستها و مهندساني كه با ساختارهاي جديد راه را براي حركات جسورانه تر و پروازهاي بلندتر باز ميكردند و بخاطر افرادي كه به آخرين بخش ژيمناستيك هنري بروي بارفيكس فكر ميكردند.

اموزه با وسائل مدرن اجراي حركاتي همانندجاگر،دلچف،گينگر و كواش ميسر شده است

تاریخچه پارالل بانوان ( بار ناهمگون )

در قرن نوزدهم حوالي سالهاي 1830 گزارشهايي در مورد بار خانمها در فرانسه وجود داشت امّا فقط در نيمة دوم قرن بيستم بود كه بوسيله اي قابل تنظيم و با اهميت بدل گشت.اين اسباب براي اولين بار در مسابقات جهاني بوداپست (1934) ظاهر گشت و بسيار مورد توجه قرار گرفت.دو سال بعد مسابقات المپيك اين رشته نيز برقرار گرديد. امروزه اين وسيله مشكل ترين و پويا ترين اسباب ژيمناستيك هنري بانوان محسوب شده و زمان زيادي براي هماهنگي حركات در ميله هاي كوتاه و بلند اين بارفيكس دوبل صرف شده است.

در سال 1830 مردي فرانسوي به نام آموروس مقاله اي در كتاب بسيار موفقش دربارة بار ناهمگون قابل تنظيم نوشت كه تا سال 1859 براي نهمين بار ويرايش و منتشر شد.تغييرات ميله ها و نيز ايجاد يك وسيله تخصصي براي خانمها تا سالها بعد همانند مشاركت بانوان در امور اجتماعي تحقق پيدا نكرد.در گوشه و كنار كشور آلمان زناني بودند كه در مسابقات باشگاه هاي آلمان شركت مي كردند امّا پيشرفت واقعي پس از جنگ دوم جهاني آغاز شد.

قبل از آن ژيمناستيك زنان بشدت يادآور ژيمناستيك مردان بود.تا آن زمان 12 مسابقة قهرماني ژيمناستيك براي مردان و 9 مسابقه براي زنان برگزار شد كه مخلوطي از شاخه هاي مختلف ژيمناستيك شامل پارالل،بازفيكس و خرك و مسابقات باشگاهي همانند دو صد متر و پرتاب توپ بود.هفتمين دورة اين مسابقات در آلمان شامل حركات اجباري بانوان بروي بارفيكس و پارالل آقايان بود.

اولين المپيك زنان بسال 1936 در برلين برپا شد.در حاليكه فقط دو رشتة مورد استفاده وجود داشت:يكي بارفيكس وانتخاب وسيلة ديگراختياري بود.در ميان ملل برجستة آن زمان فقط شخصي از كشور چك اسلوواكي پارالل بانوان را انتخاب نمود.در اينجا تمايل نسبت به اين وسيله ايجاد شد و دنياي ژيمناستيك اين حقيقت را دريافت كه اين شاخه از ژيمناستيك هيچ شباهتي به پارالل آقايان ندارد.

پس از جنگ جهاني دوم در مسابقات قهرماني جهان در باسل بسال 1950 پارالل بانوان هنوز كاملاً جا افتاده نبود تا اينكه زنان براي آخرين بار توانستند بين دارحلقه و پارالل بانوان يكي را انتخاب كنند.كلار اطريشي و پترسون سوئدي اولين قهرمان جهان در كتاب تاريخ ژيمناستيك هستند.

دو سال بعد در بازيهاي المپيك هلسينكي اين وسيله پيشرفت بسياري كرد تا آنجا كه يكي از وسايل فيكس مسابقات جاي خود را در بازيها باز كرد.رشد حركات ديناميك و مدرن ژيمناستيك 39 مرتبه باعث شكستگي ميله هاي پارالل شد.

در آلمان غربي بتدريج از علاقة مردم نه تنها نسبت به پارالل بانوان بلكه نسبت به ژيمناستيك بانوان كاسته شد.ولي بالعكس سازندگان وسائل ژيمناستيك همانند ريچارد رويتر و رادولف اشپيت با ارائه طرحهاي نوين پارالل بانوان را درآغاز دهه 1950 ساختند(جشنهاي ژيمناستيك آلمان در 1953).امّا فقط در سال 1965 در برگزاري جشن كنت نشينان آلمان اين وسيله بطور اصولي وشكل امروزين مورد استفاده قرار گرفت.

اولين اجراي جهاني در مسابقات ژيمناستراداي وين صورت گرفت. در مدت زمان كمي كميته فني فدراسيون جهاني ژيمناستيك استفاده از اين وسيله را براي مسابقات دانشجويان جهان در بوداپست مجاز اعلام نمود.ولي حتي اگر حق انحصاري پارالل مورد تائيد قرار مي گرفت در مسابقات جهاني دورتموند 1966 مورد استفاده قرار نمي گرفت.ملاقات دوريس فوش آلماني و براوس آمريكايي باعث بوجود آمدن انقلابي در شيوة تمرينات پارالل بانوان و آغاز حركات تابي و پروازي بروي اين وسيله شد كه بسيار مورد توجه قرار گرفته و بعنوان آغاز راهي نو در حركات ديناميك محسوب گشت.

.يك سال بعد در مسابقات قهرماني اروپا در پايتخت هلند،آمستردام پارالل بانوان براي اولين بار مورد استفاده قرار گرفت.در آن مسابقات ورا كاسلاوسكا قهرمان اروپا شد.در جوبجانا بسال 1970 كارين جانز آلماني اولين قهرمان جهان در رشتة پارالل مدرن شد.

تا اواسط دهة 1960 ميله هاي پارالل از فايبر گلاس ساخته مي شد امّا در بازيهاي المپيك مونيخ بسال 1972 شكستگي ميله ها اتفاق افتاد.

بعد از مسابقات تداركاتي لوزان بسال 1997 و در اولين مسابقات قهرماني جهان هزارة جديد در سال 2001 جانسن و فريتسن منبع عالي رتبه و اصلي وسائل ژيمناستيك بودند.در مسابقات بزرگ و اصلي نيز با موافقت فدراسيون جهاني ژيمناستيك از سيستم اين شركت استفاده خواهد شد.در اين سيستم پارالل بكمك كابلي فولادي و دو لايه و بوسيله قفل متحرك ايمن شده و بسادگي قابل تغيير مي باشد.همچنين اين سيستم به ميله اي بسيار محكم به شكل دايره اي با مغزي از جنس فايبر گلاس كه با لايه هاي چوبي روكش شده اند مجهز است.

گسترش دائمي تكنيك به كمك شركت سازندة هلندي وسائل ژيمناستيك جانسن و فريتسن كه تا اواسط دهة 1960 مسئوليت تداركات رويدادهاي بين المللي ژيمناستيك را برعهده داشت انجام گرفت. همچنين اين شركت براي نخستين بار وسائل مسابقات المپيك 1968 و سري جديد اين اسباب را در مسابقات جهاني وارناي بلغارستان بسال 1974 ارائه نمود

 

تاریخچه چوب موازنه بانوان

اين وسيله ورزشي اخيراًبه شكل گسترده تري نسبت به سابق در رقابتهاي ژيمناستيك مورد استفاده قرار ميگيرد.با اينحال قدمت آن به عنوان ابزار حفظ تعادل به اندازه پيشينه تمرينهاي بدنسازي جديد است.ممكن است شكل اوليه آن بصورت تنه كامل و گرد درخت كاج افقي و براي حفظ تعادل روي آن بوده باشد.جان بعدها اين وسيله را شوبن (درانگليسي:شناور)ناميد كه همان ريشه نام امروزي اين ابزار در زبان آلماني است.قسمت پائين تر شودن بنك(نيمكت سوئدي)هنوز شكل تخته تعادل را دارد.در سال 1934 براي اولين بار چوب موازنه به عنوان يك وسيله در مسابقات جهاني بوداپست انتخاب شد.در آن تاريخ همچنين اولين مسابقه بين المللي زنان برگزار شد.عرض آن چوب فقط 8 سانتيمتر بود.امروزه اين حركات ظريف نه تنها نشانه اي از حفظ تعادل بلكه در ژيمناستيك هنري از حركات آكروباتيك فوق العاده مشكل تشكيل شده است.

جان كريستف گتس موتس (1839-1759)در كتاب برجسته و ممتاز خود تحت عنوان ژيمناستيك براي جوانان يك فصل را به بحث تعادل اختصاص داده است.چوب مورد نظر او يك تنه درخت كاج كامل و گرد به صورت افقي بود كه طول آن به حدود 64 فوت(20 متر)مي رسيد.ارتفاع پايه هايي كه آنرا در بر مي گرفت قابل تنظيم بود.

فردريگ لودويگ جان (1852-1778)روش حفظ تعادل گتس موتس روي چوب با مقطع دايره را در كتاب هنر ژيمناستيك آلماني خود (1816)مورد بحث قرار ميدهد.

اما از آنجايي كه مخالف صريح استفاده از واژه هاي بيگانه است آنرا شوبن(شناور بودن) مينامد.شوبن به معناي در حالت تعادل قرار گرفتن است.يعني تعادل و آرامش در حال تحرك و فعاليت داشتن.شوبِ بام مورد نظر جان يك چوب كم عرض صاف و صيقلي مستقيم است كه ممكن است از جنس رزين يا چوب تنه درخت كاج باشد كه هرچه طول آن بيشتر باشد بهتر است در ضمن اگر طول تخته كمتر از 40 فوت و قطر آن كمتر از 10 اينچ باشد مناسب نخواهد بود.بالاتنه كه بروي يك جفت از ديركهاي قوي كه چفت آهني دارد تكيه مي كند و مي تواند به بالا و يا پائين جابجا شود.جان اهميت زيادي به جهت استحكام كامل دستگاه ها قائل نشد.در مقابل :آن بايد داراي نوسان ملايم و طول عمر مناسبي باشد(هنر ژيمناستيك آلماني 1816).

ژيمناستيك سوئدي (پِر هندريك لينگ 1839-1776) نيزچوب موازنه را تكميل ميكند(بالانس ريبا).آر گاش آنرا پل معلق مي نامد و آنرا دستگاه اصلي بر ميشمرد.تمرينات تعادلي بروي اين چوب موازنه با نيمكت سوئدي تلفيق شده است كه بخشي از طرح كلي تمرينات روزانه سوئدي است.

بعدها چوب موازنه كوتاه توسط طرفداران آلماني سيتم لينگ به دانشكده تربيت بدني وارد شد.هرچند رودسن(اولين مدير سازمان مركزي پروسي در برلين) بعلت درگيري در ارتباط با پارالل بانوان نفوذ و اعتبارش را از دست داد.پيشگامان ژيمناستيك اشپيت(1858-1810)و كلاب (1881-1818) به فكر مرتفع كردن اين وسيله و استفاده از آن در ژيمناستيك دختران افتادند.

تا اينكه نيمكت سوئدي طويل با همان چوب موازنه اش در اندازة كوچكتري ساخته شد.كه بخشي از ابزار عمدة سالنهاي مدارس ژيمناستيك است و چوب موازنه يك وسيلة مورد استفاده در سراسر جهان شد.

اين چوب موازنه كوتاه و باريك هرگز در مسابقات مورد استفاده قرار نگرفت.

زمانيكه زنان ژيمناست آلماني در اولين مسابقة ژيمناستيكشان در لايپزيك بسال 1921 شركت كردند وسايل مسابقات عبارت بودند از:بارفيكس،پارالل و پرش خرك ولي موازنه اي وجود نداشت.

تا سال 1934 هيچ گونه تغييري حاصل نشد اما در اولين مسابقات ژيمناستيك بانوان تاريخ در بوداپست براي اولين بار بروي موازنه برنامه اجرا شد.اين وسيله با پهناي 8 سانتيمتر هنوز ناشناخته بودآما يك ژيمناست ماهر مجاري بنام گابي موزاروس بروي آن حركات بسيار زيبا اجرا نمود.دختر ايتاليايي 14 ساله بنام الدا ليويدينو با استفاده از حركات ريتميك و هنري ژيمناستيك برنامة جديدي را روي اين وسيله پايه گذاري كرد.

از آن به بعد چوب موازنه به صورت يك وسيله استاندارد در رقابتهاي بين المللي ژيمناستيك زنان درآمد.تعداد حركات آكروباتيك بروي اين وسيله رو به افزايش گذاشت و اين موجب استواري و ماندگاري اين وسيله و اجراي حركات مشكل غلطي و پرشها بروي آن شد.

بنابراين تغيير عرض چوب موازنه از 8 به 10 سانتيمتر جاي تعجب نداشت.نيز پهلوهاي موازنه بحالت هلالي درآمده و قطر آن به 13 سانتيمتر رسيد.اكنون يك حالت پايداري و استواري كامل براي اين وسيله ضروري بنظر ميرسيد.در كتاب كوچك نرمها (اندازه،قوانين و اشكال چاپ 1965صفحه 30)نيز به عدم وجود لرزش در هنگام اجراي برنامه اشاره شده بود.چوب موازنه از ارتفاع 80 تا 120 سانتيمتر قابل تنظيم بود.ولي در رقابتها بطور معمول از 120 سانتيمتر استفاده مي شد.طول آن نيز به 5 متر ميرسيد كه اين ابعاد تا به امروز مورد استفاده قرار مي گيرد.

طول 5 متر در اين وسيله بايد از قابليت ارتجاعي و نيز پايداري مناسب بدين شرح برخوردار باشد:اين وسيله با ارتفاع 120 سانتيمتر با يك وزنة 135 كيلوگرمي در وسط آن بايد حداكثرتا 8 ميليمتر خميده شود(كتاب نرمها چاپ 1965صفحه31 ).اين قوانين باعث يكسان سازي مسابقات بين المللي شد. نيز باعث يك رقابت عادلانه و بي خطر در همه مسابقات جهاني و المپيك ژيمناستيك هنري بروي اين وسيله گشت.مبدعان حركات آكروباتيك ژيمناستيك بروي اين وسيله مهندسان طراح و نيز مسئولين فدراسيون جهاني ژيمناستيك را به چالش كشيدند.

در دهه شصت رئيس فدراسيون جهاني ژيمناستيك،آرتور گانته،خواستار تكميل كتاب نرمهابا هدف توجه به طرح وسيله(بخصوص در انواع حركات جديد و بسيار مشكل بروي آن)،پايداري بهتر و قابليت حمل و نقل آسان و در نهايت به ايجاد امنيت كافي و نيز ابعاد تشكهاي ايمني در زير آن شد.

گرايش به اجراي حركات آكروباتيك با نمايش شجاعانة اريكا زوچولد و مربيش اِلن برگر در مسابقات لايپزيگ آغاز گشت.زوچولد براي اولين بار در تاريخ مسابقات بانوان حركت نيم وارو را اجرا نمود.

براي افزايش مقاومت و استحكام به حداكثر دو پايه بصورت مورب و دو پاية ديگر بصورت متقاطع با آنها و فاصله 75 سانتيمتر از انتها نصب شدند.

تا سال 1965 به غلاف و پوشش كشساني بروي سطح چوب موازنه هيچ توجهي نشده بود.هشت سال بعد موافقت نامه اداري براي يك چوب موازنه با پوشش نرم و كشسان در كنفرانس كميته فني بانوان در اشتوتگارت (1973) تدوين شد.

وقتي پشتك و وارو بروي چوب بصورت گسترده اي ميان ژيمناستها متداول شد ايجاد تغييراتي در فرم چوب،همانطوريكه در قوانين ژيمناستيك آمده است ضروري شد.چوب بايد پوششي ارتجاعي داشته و البته بايد از تعادل و مقاومت خوبي نيز برخوردار باشد.پوشش روي ميله بايد مقاوم و در عين حال محكم باشد.(كتاب قوانين،تهيه شده توسط FIG)

گفتني است عليرغم متداول شدن پشتكها و واروهاي ريسكي و نيم پشتكها بروي چوب،عرض آن از 10 سانتيمتر تغييري نكرد.

اما بتدريج تاكيد عمده بر روي زيبايي،توازن و فشردگي كار قرار گرفت و سطح موازنه حالتي مهربانتر بخود گرفت.برهمين اساس سطح خشن موازنه به پوشش نرمي وكشساني از اسفنج(6 ميليمتر)،چوب چند لايه(5 ميليمتر) و روكشي كه در كتاب نرمها(چاپ 1974) ذكر شده بود تغيير يافت.اين مدل باعث يك راحتي و حفظ مناسب تعادل ژيمناست شده و از اثر نم و رطوبت دست يا پاي ژيمناست جلوگيري مي نمايد

در سال 1974 تنها ايمني چوب مد نظر قرار داده شده بود اما در سال 1979 درجة ايمني بصورت دقيق تري تعريف شد:تشك بايد به گونه اي طراحي شود كه پس از فرود ژيمناست حداكثر5 ميليمتر خم شود كه اينكار موجب جلوگيري از آسيب ديدگي او مي شود.روش جلوگيري از آسيب ديدگي بروشني در قانون آمده است:دو انتهاي وسيله بايد حتماً توسط تشك پوشيده شده باشد




:: بازدید از این مطلب : 245
|
امتیاز مطلب : 0
|
تعداد امتیازدهندگان : 0
|
مجموع امتیاز : 0
تاریخ انتشار : 5 / 4 / 1394 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








وبلاگ آموزشی،سرگرمی(امیدوارگلپا)

آخاله

آپتدیت نود 32

خانه هاي معلم فرهنگيان

خانه معلم مشهد

زائر سرای مشهد

خانه معلم قم

پیام نور

سامانه فروش و رزرواسیون ایرانگردی و جهانگردی

رزرو اینترنتی ایرانگردی

سامانه فروش اینترنتی قطار

مرکز مدیریت راهها

فرهنگ لغت

ADSL  اصفهان  2030

مخابرات استان اصفهان

بانک مهر اقتصاد

بانک  ملت

بانک  صادرات مانده حساب

بانک  صادرات مانده حساب

بانک  ملی

بانک  ملی،مانده حساب،انتقال وجه و...

بانک  مسکن

بانک سپه

بانک تجارت

بانک کشاورزی

بانکها

سافت گذر

سافت گذر

وطن دانلود

لوکس بلاگ

آپلود رایگان ساحل ریاضیات

آپلود رایگان upn.ir

آپلود 8

ایران ستاپ

آپلودعکس   98ia

صدا و سیما

جام جم

واحد مرکزی خبر

ساعت و تقویم رسمی ایران

همشهری

بازار کار

کودکان

گوگل

yahoo

لطفا نظر خود را در قسمت نظرات بگذاريد، با تشكر هيئت ژيمناستيك گلپايگان